
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


فرق مرا تو طاقت دیدن نداشتی

من اومدم بشم فدای تو حسین

عجب شب قدری شده الهی زینب بمیره

مصطفوی منظری و فاطمه منظر

قسم به تک تک آلاله های این گلشن

شب غم سر اومد

منظر دلهای ماست کرببلای حسین

فاطمه ببین گریونم

عشق تو فاطمه دینه

ای دلبر و دلدار ما یا حسین یابن زهرا

زمان زمانه بی دردی اند می بینی

مرغ دل یک بام دارد

با هر تپش به فکر زینبی

انسیة الحورای من دست دعات دیگه بالا نمیاد

میون دلم آشوبه و ترس از شب تنهاییه

روضه پایانی

المنة لله که دلم افتاده زیر قدمت

آغاز کردم شعر خود را با اباالفضل
