
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


فارج الهم کاشف الغم

روضه

میاد یک کاروان با اشک بی امان

اولین مرتبه اش بود نشد برخیزد

تو به من رنگ و بو دادی حسین جان

امشب ز خواب های پریشان که بگذریم

فصل بهارانه دنیا گلستانه

انتظار در مبارزه است

دوباره کوچه هارو ریسه ببندید

ذکر حسین

دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است

ابریه آسمونت چشای نیمه جونت

قلبم به موج غصه و مرگ است ساحلم

در سایه طوبی اگر عرش ایستاده است

هستی ام زهرا با دل خونین رفتی از دنیا

خانه ما گرچه از خشت است و گل

به دل صد آتشستان ناله دارم

روضه حضرت زهرا
