
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


دست های سینه زن ها پرچم است

گر خورد سنگ سگ خانه به جایی نرود

روضه

تو لحظه های بی کسی تو کوچه دلواپسی

با تو هر شب من پر ستاره بود

شد عادت همیشگی ما، نبودنت

شکسته گلو بغض بی صدا برگرد

سجاده باز کرد و حسینیه باز شد

حالا که من از حرم دورم

دیگه موی شونه کرده نمیخوام

قبل از آنکه بنویسند جزای همه را

مراسم احیا

آخرین تیر در کمان خدا

روضه

روضه

اینچنین بر دلم افتاد به امید خدا

بیا ای دلیل دعای همه

روضه
