
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


بر جان خانه کینه ای شعله ور افتاد

شعله ور شد در بهشت

بیرق ماتم تو بر دوشم

شکر می گویم خدا را چون که خوان فاطمه

منم آرزومه تو هم آرزوته

بیا و ظلمت شب را به نور ماه بگیر

مثل هر روز مادرم برخاست

اشک منو نیگا کن

اشک منو نیگا کن

به نام عالی اعلا حضرت مولا

عمریست که دم به دم علی می گویم

ذکر امام حسین

همه از خیمه ها بیرون دویدند

سرمایه محبت زهراست دین من

دردم مداوا میکنی مثل همیشه

پاییز غصه برگ و برم را گرفته است

چه بی تابه رو زمین خوابه

آفتاب از کدوم طرف در اومده
