
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


یه ذره میاد و دوباره میشینه

خونمون این طرفه کجا میری بیا بیا

دلهای ما لب تشنه باران نورت

روضه

اون که بی تابه رو زمین خوابه

شب آخرم رویاییه

شکر می گویم خدا را چون که خوان فاطمه

این شانه های خسته من ناتوان ترند

کجا با این عجله تو که خیلی جوونی

کجا با این عجله تو که خیلی جوونی

سبد سبد بیارید

کاش ای قرار حیدر چون ذوالفقار حیدر

صحبت از فاطمه سرفصل غزل خوانی ماست

در غیبت کبری است بانو مدفن تو

من زائر قبور خراب مدینه ام

حبیبم حبیبم مرو مادر زینب

الوداع یا مرتضی

حیدر خلیفة اللهی
