
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


بیا که بی تو دلم همنشین غم ها شد

می رسد هر شب صدای گریه از سقف

اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم

در کوچه های پیچیده بوی فاطمیه

شور و زمزمه

میزنم نفس هر نفس برای مادر

کوچکترم از آنکه برایم دعا کنی

یه دختر با چش گریون

چون قطره ایم و جلوه دریا گرفته ایم

ای آشناترین چه غریبانه میروی

درخت زندگی بی شاخ و برگم

آه یا محمد از رخت شرمنده هستم

از نخست زندگی هرگز نمی شد باورم

چرا هی از در و دیوار میخوری

امشب از خانه امید آخرم را می برند

کعبه مال اهل کعبه

دیگه تموم شد ناله های هر شبت

یاری نما رهبر ما یا زهرا
