
آرشیو مطالب میثم مطیعی


قسم به صبر زینب

دوباره ماییم و تشییع شبانه

نام تو به زر حک شده بر لوح دل من

بیقراریم و تو را ، دلخواه را گم کرده ایم

روضه و مناجات

اگرچه در سحرگاهی شنیدی ناخوش احوالم

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی

ای به خون خفته ولی عازم دیدار، علی

علی ای ساقی کوثر

پدرم مرد با خدایی بود

کشتند مولا را همسر زهرا را

در محفل گمنامی دلداده جانانی

قسمت میدهم به آقایی کز می عشق فاطمی مست است

با اذن رهبرم از جانم بگذرم

سویت آمدم با رو سیاهی

کرب و بلا مرکز رفت و آمد فرشته ها

بین دیوار و در انگار زنی جان می داد

نور زهراست و آیینه علی
