
آرشیو مطالب جواد مقدم


السلام ای شه خوبان السلام ای شمس تابان

به سجده ام که بگویم ز حضرت زهرا

تو زدی زنجیرم میدونی که بی تقصیرم

من از اون روزی که کامم رو به تربت دادم

با تو چه سرمست شدم

چشم که وا کردم و دنیا دیدم دل بابام و سوخت

یک کربلا بده همه ی هستی ام بگیر

نوکرت عاشق نوکریشه

ز غصه در دل غوغاست ای وای

بریز اسما بریز آب روان رو زخم پهلوش

تا رو فرش روضه هاتونیم قدم خور

قلبم عجب به گفتن این نکته راضی است

لحظه ی دل به دریا زدنه

یا حسین به یاد حرمتم هر تپش

ذکری که هر سو همش کرده هیاهو

وقتی دلم تصور میکنه

توی ای دار دنیا تویی یار و شفیعم

نوکر اگه اسمش نوکره
