تو رفتی و برا زینب چی غیر اشک و آه مونده

حسین جانم

ای یار زینب سالار زینب

حالم خرابه دل پریشونم

سوز آه و ناله ات

بی سر و سامان توام ارباب

به زمین خشک کربلا آقام رسیده

ای مرا دلبر و دلدار بیا برگردیم

تو طبیب دل بیمار منی

ای کشته فتاده به هامون حسین من

میزنم صدات چه لذتی داره

برادر جان دعا کن خواهرت زینب بمیرد

به گودال پیکر افتاده

تو طبیب دل بیمار منی

کن نظر مولای من به این دل تنگم

برادر جان سلیمان زمانی

هر زمانی غنچه ی لب می گشود

عمو حسین

سلام من به پیکر تو

عمو جون ماه تو خونی شد