
آرشیو مطالب شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها


چشمه کوثر اگر به راه بیفتد

یار جوون من دیگه رفته ز دستم

رفتی میان غصه مرا جا گذاشتی

طوفان درد فاطمه ام را نشانده بود

چشمت زدند بس که تماشات میکنم

مقتل نوشت آه و یعنی تمام شد

تا طفلی میگه آب گریه ام میگیره

چو گنج از چه به خاک سیه نهان شده ای

ما را همه روزه یار و محرم غم توست

المنة لله که دلم افتاده زیر قدمت

روضه پایانی

میون دلم آشوبه و ترس از شب تنهاییه

انسیة الحورای من دست دعات دیگه بالا نمیاد

با هر تپش به فکر زینبی

مرغ دل یک بام دارد

زمان زمانه بی دردی اند می بینی

زهراست انعکاس تمام خدای من

مادر مادر وای مادر
