
آرشیو مطالب وفات حضرت زینب سلاماللهعلیها


ای عمه سادات من برات بمیرم

بریدم از همه دنیا دلم تنگ توئه

همه ی التماس چشمای ترم

همه رفتند و من جا ماندم ای دوست

توی قلب من میدونی جز تو کسی نیست

ذوالفقار تو دو دم دارد

ثانیه ثانیه اسم تو رو لب

شده پاییز بهار من و تو

کربلا قره العین ناظرین

اشکام امانت تا روز قیامت

ره آفتاب کج شد به اشاره نگاهت

سالار زینب

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

سالار زینب

لبیک یا حسین

انت صاحب جانم ام المصائب

هوای این روزای من

روزگارم روزگار نوکری بود
