
آرشیو مطالب وفات حضرت زینب سلاماللهعلیها


اسیری درمونش صبره

قصد کرده ست خدا جلوه ی دیگر بکشد

تا که از عشق حسین نغمه ی دل سر دادم

من زینبم که زخمی بغض و بهانه ام

یکی قطره ترین قطره مثل من

خاطره هاتو بغل می کنم

ای تو جگر گوشه آل کسا

کی دیده در یم خون آیات بی شماره

شکسته پر و بالم

کی دیده در یم خون آیات بی شماره

روضه

یکی قطره ترین قطره مثل من

این مدتی که می گذرد در عزای تو

کمی آهسته رو بگذار تا زینب

بود آخرین لحظه عمر من

روضه

تو هستی و من توی آسمون پناه توام

من کیم انگشتر زیبای عصمت را نگینم
