
آرشیو مطالب دهه اول صفر


ای ستون محکم بیت الحرام

خبری می رسد از راه خبر نزدیک است

دست خودم که نیست تو رفتی و آمده

تو نگرونی از این که علی رو تنها نزاری

از گریه هات دلم خیلی پریشونه

نه بشر توانمش گفت نه خدا توانمش خواند

مه آل هاشم یل بی نظیری

چه شود به چهره زرد نظری برای خدا کنی

آن خدایی که شما را به دو عالم بخشید

زرهم پشت ندارد به تو پشتم گرم است

باز این دلم برای تو زانوی غم گرفت

ای همه خلق جهان بنده آقایی تو

دل و دین و عقل و هوشم

بر چشم پر ز خونت تیر جفا نشسته

مه آل هاشم یل بی نظیری

ای که لیلا تر از جنون هستی

شاه شمشاد قدان

ای پسر مرتضی ای قمر مرتضی
