
آرشیو مطالب محمود کریمی


گرو گذاشتم رگ گردنم

اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه

حالم از تو چه پنهون مثل حال خزونه

گر نگاهی به ما کند زهرا

تو سروی و ملک دل انجمن

تو شمعی و بزم دل انجمن

جان را به یک اشاره مسخر کند علی

اونی که مجنونه میدونه دیونه میمونه

اشک من خلاصه شد تو گریه برای کوچه

حالم از تو چه پنهون مثل حال خزونه

من کیم حجت حق

روز محشر ذکر انبیا همه یا فاطمه

روز محشر ذکر انبیا همه یا فاطمه

دریای بی انتهایی است

مادر منم مثل تو خمیدم

با یک نفس تمام جهنم شود بهشت

تو شاهی و غلام تو منم

گرو گذاشتم رگ گردنم
