
آرشیو مطالب محمود کریمی


عاشق شدم اول جگرم را بردند

عباسی و از عشق قصد دلبری داری

مشکت صد پاره شده

شاهان جهانند غلامان اباالفضل

سلام من به حسین و به کربلای حسین

علی تنها وسط یه جاده

آلوده دامن خود را رساندم

شب قدر است و باز بی قدرم

دعای افتتاح

تو رفتی و دنیا روی سر من خراب شد

روز ازل نوشته ام به اشک هر دو دیده ام

مصیبت رسول خدا یادم نمیره

ای به برج عفاف بدر تمام

قدم قدم با هر دم

عالم عزاداره دل ها غمینه

عالم عزاداره دل ها غمینه

سنگ صبور حیدری

ای امیر المومنین را یار یا ام البنین
