
آرشیو مطالب محمود کریمی


اومدم فدای سرت بشم همرزم علی اصغرت بشم

آرام جان مصطفایی حسن یا ابن علی

نسیم به پرچم می خوره

بی همگان به سر شود

کشیده آه عبدالله

من چشمه جوشانی از خون خدایم

من که براتو مردن آرزومه

اگر مرا رها کنی چون چرا نمیکنم

با شهیدان که میشینم اوج پرواز رو میبینم

نفس نفس میخوانم تویی تویی درمانم

از خیمه داره میاد بیرون

دیوونه منم عاشقی که دلخونه منم

ای رخت شمع شب تار اباعبدالله

نوح کو تاکه بیاید نگرد طوفان

من از تو دل نمیکنم حتی اگر سرم بره

دست پرورده یک مرد به نام حسنم

یک طرف اکبر به میدان میرود دامن کشان

تا نغمه ی حسین نوایش به مارسید
