
آرشیو مطالب محمود کریمی


دیشب دوباره تاسحر بالاست دست دعای زینب(س)

آقاغریب آقا غریب

پسر ابوتراب یل سپاه حسین

ای عزیز فاطمه بیدار شو بیدارشو

نماز صبح رو پشت خوندم و گفتم یه دعا

مرا که بی قرار میکند حسن

اومدم فدای سرت بشم همرزم علی اصغرت بشم

آرام جان مصطفایی حسن یا ابن علی

نسیم به پرچم می خوره

بی همگان به سر شود

کشیده آه عبدالله

من چشمه جوشانی از خون خدایم

من که براتو مردن آرزومه

اگر مرا رها کنی چون چرا نمیکنم

با شهیدان که میشینم اوج پرواز رو میبینم

نفس نفس میخوانم تویی تویی درمانم

از خیمه داره میاد بیرون

دیوونه منم عاشقی که دلخونه منم
