
آرشیو مطالب محمود کریمی


همه ی میخانه به صف

بین شک کردگان اگر انداخت

از عشقت دوباره دلامون

رفتی و رفت پشت و پناه کبوتران

از شرم تو ای مه جبین

تا نفس هست تا سلامی هست

دنیای من به تو وابستگی داره

خدا جلوه دارد به پیشانی تو

موری است که کشیده است به بر جام عسل را

از عشق همیشه مست مستم

السلام علی الساقی العطاشا

عشق میداند دلم شیدا تر از این حرفهاست

تو آسمون قمر اربابه

با نسیم سحر برای پدر

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی

با تو گر گویم ز حسن یار خویش

حب الحسین وسیله السعداء

تکثیر شده دوباره تمثال علی
