
آرشیو مطالب محمود کریمی


اگه هیئتی شدن دعوت مادرته

بنویسید شدم پیر اباعبدالله

داری میری و جلو چشم من شده سیل اشک

با طنین الله اکبر ابالفضل

من گفتم به هر کی کافره آقامون ولی داوره

ایوان نجف عجب صفایی دارد

یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من

چه سخته عاشقی ندونه خونه دلبرش کجاست

چه کنم درد و بلای تو به جانم چه کنم

کاشکی باشه تو دستای تو دستم

روضه

یاد دارم بعثت پیغمبر اسلام

اشک ارث زلال فاطمه است

یا زهرا یا زهرا مولاتی

بی بصیرتی امت زهرا را پشت در کشاند

من بمیرم که چشات گریون شده

علوی میمیرم مرتضوی میمیرم

به ساق اشک شرار دلش زبانه کشید
