
آرشیو مطالب حسن خلج


چه خوش باشد که دلدارم تو باشی

ای برادر بیا به سر بزنیم

روضه حضرت زهرا

سینه ام رو سپر میکنم میگم آقام علیه

میخوام یه روزی تو رو ببینم نگو نمیشه

امیر بی قرینه کی می آیی

ببین چگونه چشم من پر از خیال و خواهش است

زیارت جامعه صغیره

سرودن از لب تو با انار ها

صبر و قرار خیمه ها رو بردی

مادرت منتظرت مانده چرا خوابت برد

گرچه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم

تو ای سرچشمه هر عشق

دنیا دنیا دلم مجنون تو

نگاه کنین امشب خنده مولا رو

این بادیه پر نور اگر می گردد

همه میگن خدا تکه

تو نور امیدی تو نبض خورشیدی
