
آرشیو مطالب سیدمجید بنیفاطمه


لا طبیب الا کربلا

تو وقتی اومدی

روضه خون خسته تر بهتره

دل به غم داده و بی دل شده ام

میخوام به نوکری ات عادت بکنم

بابایی به جر خاک روی صحرا بالشت ندارم

یه دنیا رو تصور کن

همه ی التماس چشمای تنم

بده ای باد صبا از بابام خبری

دلم تنگه مرنج از من

دلم میگیره برا حرم شب جمعه بیشتر

دل خواهرم خونه ای وای

صدای آب میاد

امشب هوا خوبه حال گدا خوبه

اگر یه قطره از بزرگی تو انشا بشه

امشب که دلامون توی سفر عشقه

شورشی بین عالم بالاست

شب تولد عشق وقت جنونه
