
آرشیو مطالب سیدمجید بنیفاطمه


من بی قرار واسه حرم

وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای

یا ابالفضل یا سلطان کرم

ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

تو نباشی نمی خوام دنیا رو

یارم گله داره من هم گله دارم

وقتی دلتنگم نمیشه برم

دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته

دل بی تاب اومده

اشکامو تو میبینی

شکر خدا دوباره رسیدم کنار تو

بلند شو اومده خواهر

من که از روز ازل با تو سفر می کردم

لطف زینب خاک را زر می کند

اگه عاشق شدی نه تو بیداری

همش دلم میگیره برا حرم

خیلی دلتنگ میشی از سفر جا بمونی

الهی که چراغ روضه هات روشن باشه
