
آرشیو مطالب سیدمجید بنیفاطمه


گل واژه صحیفه نور است فاطمه

دو سه ماهه توی خونه غم و غصه روزیمونه

بابامون یه پهلوون

بیا نگار آشنا شب غمم سحر نما

یه کاری کن که قلبم یه ذره آروم بشه

مرا که این همه دل خسته ام

روضه

اینجا که عطر آگین به بوی مشک و عود است

دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته

روضه

اگر بال و پرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

ای پدر بنشین و با من

الهی بشکنه دست مغیره

شام غربت سر نشد هر چه حیدر کرد حال فاطمه بهتر نشد

نوکر خوبی نبودم

ابریه هوای چشمام با غمی که ناتمومه

روضه

من میخوام به پات تمنا بیارم
