
آرشیو مطالب سیدمجید بنیفاطمه


دیوونه کربلاتم از بچگی مبتلاتم

بدون ماه قدم میزنم سحر ها را

مردم بهم شیر آفرین نمیگن
آب به لب های تو رو زده

ای کاش غریب نمی موندی

العطش کودکان ناله و اشک رباب

فضلش چنان باشد

به تیغی حیف گیسویت گسستند

سخنرانی

توی چشام آی آسمون بارون غربت رو ببین

العطش کودکان ناله و اشک رباب

دلم مرغ لب بام تو باشد

ای حرمت قبله حاجات ما

اشکای روضه ی تو قیمت داره

ناجی نوح ساکن روح

خدایی را سپاس آرم که هستی بر جهان بخشد

کی مدینه ز یاد خواهد برد

چهار تا شیر این خونه
