
آرشیو مطالب حاج منصور ارضی


ناله شعله ورم شعله زده

منم که بین طوطیان گرم ترانه توام

خواب می دیدم مشهدم

باز چشمام داره میباره

آمد از راه و کشیده است عبا را به سرش

زهر کینه آتش زد بر تمام پیکرت

حسین هستی منه

آسمان زیر سرت بود زمین افتادی

خادمت پشت در قصر خبر می خواهد

روضه پایانی

روضه

میدونم از راه دوری اومدی

روضه

غروبای حرم یادم نمیره

روضه پایانی

زنگ قافله ای پیچید تو کربلا

شب بیست و سوم

شب بیست و هفتم
