
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


روضه پایانی

از فراسوی نور آمدیم

روضه

چشمه چشمه نور تازه از نگاهت شده جاری

مرو از پیش علی ای همه دلخوشی ام

ای که از نام تو از آلام تو

نسل رودی زاده دریا

وقتی غبار غم تو تو صحن باغچه مون نشست

روضه

بین گلوی مرد خسته بغضی غریبونه نشسته

ای دختر خیر البشر زهرا یا زهرا

المنة لله که دلم افتاده زیر قدمت

قلم در دست میگیرم اما ذهنم پریشان است

روضه

تو حضور گریه هام

منظر دلهای ماست کرببلای حسین

ای دلبر و دلدار ما یا حسین یابن زهرا

لطف تو ارباب آبرومونه
