
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


جان هر شیعه به قربان اباعبدالله

بگذر ز خود که طی کنی آن راه دور را

حسین دار و ندار دل من

صدای بارون میاد هوای اینجا ابریه

ما را محل نداد کسی غیر چشمتان

المنة لله که دلم افتاده زیر قدمت

سربلندیمو از تو دارم

روز محشر کار ما با فاطمه است

مشرف گشت سلمان بر حضور حضرت زهرا

شبای روضه که ماتم میگیرم

تو روح زلال آیه هایی

این خاکا شمیم سیب حرم داره

یا رب به علی و میثم تمارش

مصطفی جان جهان است و بود فاطمه جانش

چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب

هزار بار بشویم لب از شراب طهور

داغت که با سکوت سبک تر نمی شود

خوابی و یا بیدار خوبی یا که پر دردی
