
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


روضه

روضه پایانی

قرار رفت تو که از کنار ما رفتی

روضه

با تو تنور شوق سفر گرم می شود

باید تا حالا میمردم

کی این همه مجنون داره

به اشک و به پرچم و به علم

ما خراب خانه زاد خاندان حیدریم

روضه

روضه

نگذاشت حال بت شکنش را عوض کند

کریم کاری به جز جود و کرم نداره

داره کوچه تاریک میشه

مادر همونه که بهشت به زیر پاشه

افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است

روضه پایانی

ای روشنایی بخش شام تار برگرد
