
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


اگر کشتند چرا آبت ندادند

بیا بی تو جهان تنهاست

نیلوفری که عمر کمش قدر آه بود

خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست

روضه

سه ساله ای که نیمه جونه

آنقدر زخم به پیکر دارد

زخم دل هجران زدگان را تو شفایی

زمین ز سیل سرشکم به آه افتاده

خونمون پر از ماتمه

صلی الله علی الباکین علی الحسین

گاهی برای همرهی ات یار می شویم

روضه

فرمانده لشکر من

نمی شد باورم جفایی این چنین

الا مادر به قربون جمالت

انا العباس واویلا

خدایا دل من داره میره کنار علقمه
