
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


سری به نیزه بلند است

بیایید بریم مدینه با هم عزا بگیریم

امشب شب عزاست مادر پیش خداست

میشکی مرا حسین

ما آمدیم امشب که حیران تو باشیم

فاطمیه گلهای یاسم پرپر میشه

اگه یه عیدی دلت می خواد

بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات

فصل نشاط و بهار و روایت عشقه

من یار ندارم دلدار ندارم

روشن تر از روز است خیلی با مرامند

ساقی می ای بده که مرا زیر و رو کند

شب شب جوده گداها کجایید

باز هم آمد شب حیران شدن

برای بردن نامت گل از گلم وا شد

می بهشت ننوشم ز جام ساقی رضوان

زندگی تو خط مولا نباشه

باز اومدم در خونه ات در میزنم
