
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


بیا و امضا کن گریه و ناله ام رو

هوایی که با آن نفس میکشم

وای از این بخت تیره داره حیدر تو میمیره

دلی که در شور و شینه

تفسیر او به دست قلم نا میسر است

قاتل من شده اون معجرت

صلی الله علی الباکین علی الحسین

سائل این درم و بنده مادر زادم

حسین یادته ادب کردم کربلا طلب کردم

روضه

بیایید بریم مدینه، مدینه بی شکیبه

راهت نمی افتد به ما انگار یکبار

بیایید بریم مدینه، مدینه بی شکیبه

روضه

لحظه رفتن شده ای امام بی کسم

بیایید بریم مدینه که دل در التهابه

سالی گذشت و وقت حساب و کتاب شد

وسط شعله ها اشک تو چشم دختر می لرزه
