
آرشیو مطالب سیدمهدی میرداماد


خداحافظ ای شهر آزار ها

برادر ببین شکسته شدم

بود آخرین لحظه عمر من

ای تو جگر گوشه آل کسا

چیکار کنم آقا با این پریشونی

بگو که بی گل رویت بهار را چه کنم

صبر یک قطره و تو دریایی

عمه سادات اکثر اوقت ابریه چشمات

دلش بی تاب و آشفته

امشب دوای هر دل بیمار زینب است

اللهم الرزقنا زیارة الحسین

امشب سری به خلوت پروانه ها بزن

می ریخت روی دامن غربت ستاره را

یک سال و نیم از غمت داره میگذره

لشکریان خیره سر

زینب داره میره سفر

بعد زهرا بهترین بین زنها زینب است

اگه یه مجنون داره لیلا
