
آرشیو مطالب روح الله بهمنی


روضه

زیر گلوت رو کاشکی نمی بوسیدم

تو به دل ازم نگیر

میدونم نوکری بلد نیستم

بارون اشک من آب فراته

تنگ غروبه بالای گودال خواهری سینه میکوبه

به سینه غمتو دارم

یا که باید برود یا بزند بر سر خویش

کاش یادم نره کی بودم آقا

لطف بی حدت منو

به سرم شور کربلا دارم

شعر خوانی و روضه

سمت گودال میره عبدالله

رها کن دستم عمه جانم

این عشق دوطرفه کار شاه نجفه

روضه

مادر چشمت روز بد نبینه

شیب الخضیب خد التریب
