
آرشیو مطالب مهدی اکبری


بر بانوی مطهر مان گریه میکنیم

تو سایه سرمی سامان منی

ما از می مرد افکن این میکده مستیم

تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه

شکر خدا که خرج عزای تو می شوم

عمریه روضه برات ارباب بی سر میگیریم

مشک را بر دوش کن

هوای هوای کربلا

مظلوم کربلا نیا کوفه

ادخلوها بسلام آمنین

پیرمردی که عصا زنان میرفت

ما یادمان نیست ولی راستی حسین با درد غربت تو کجا آشنا شدیم

تا باد به موی سرت افتاد دلم ریخت

من تو رو دوست دارم بی تو من بیچاره ام

رفته عقلم از دست می زدم و شدم مست

واضح نوشتم...

یه چیزی هست توی قلبم

حب الحسین اجننی
