
آرشیو مطالب مهدی اکبری


قاسم من افتاده این دل در تپش

گریه نکن چشات شده پر خون

باز یل آمده است

به خودت مدیونم با خودم میخونم

آه ای عمو جون با چشم گریون

السلام دلبر بی کفن شه دور از وطن

حتی اگه یه ثانیه نگاتو از سر من بگیری روزی آقا

غفلت اگر که دامن ما را رها کند

ماه رباب آروم بخواب

دیوانه ام ای ساقی عاقل نشوم هرگز

بارون نمیباره بخواب رقیه بیداره بخواب

تو رفتی مادرت حیران شده وای

چه خیابونیه بین الحرمین

عجب در و تخته توی این زمونه جور میشه

آقا از وقتی به روم خنده کردی

دیوونگی هامو ببخش گناهامو ندید بگیر

از غمت خالی نشد دور و بر ما هیچ وقت

خوش قد و بالای حرم علی اکبر
