
آرشیو مطالب حمیدرضا علیمی


کاروان بهشتیان آمد

گرفتار و زارم

یه قافله از راه دور

تو دلم غوغا شد

حالا نمیشه برگردی

وای که بابا

چشم گریون

عمو جونم دلم تنگه

تار می بینم و انگار شده

از عطر تو عالم شده معطر

قلبمو بگیر

تو ویرونه دلم شکست

عمو حسین

اشک ستاره ها انگار در اومده

درسته که دل قاسم

ای ماه من

رد شد از زیر قرآن

روضه حضرت قاسم
