
آرشیو مطالب حمیدرضا علیمی


دل شکسته ما را به مرهمی دریاب

بنبی عربی به رسول مدنی

سلام تازه ز ره آمده

می گذرم از اونی که قدم رو خم کرده

چه بلایی سر لبت آمد

فاش می گویم و از گفته خود دل شادم

بابا منو بغل کن بابا جون

با صد آه و ناله می گوید سه ساله

سلام مهربونم کجا بودی بابا

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

این افتخارمه تنها شعارمه

بابایی معلومه چند وقته کجایی

می دونی دلم تنگته

خرابه چراغونه امشب

کجا بودی بابا

سخته آقا به ولله

غریب گیر آوردنت

گریه نکن جانم جانم
