
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


شب طلوع صبح سعادت

به یا کریمت حرمت دونه بده

دلم دوباره هوای حرم آقامو داره

نگاه خویشم به راه شهزاده شهر طوسه

من اصغرم و معنی سر اللهم

خار توام ای گل ز چه رو خار بمیرم

بار هارو ببندید باهم بریم کربلا

تا آبشار زلف تو را شب نوشته اند

آروم و قرار همه دلای شیدایی

برسانند اگر تربت دلداران را

ای همه هست حیدر

مبریدم که در این دشت مرا کاری هست

کوچه ها تاریک و سرده

دلا بکوش که آیینه خدات کنند

ایوان نجف عجب صفایی دارد

دلا بکوش که آیینه خدات کنند

امیر المومنین حیدر به کوچه بر زمین افتاد

ذکر امیر المومنین
