
آرشیو مطالب مهدی سلحشور


آن لحظه که جان میرود از دست

سنگرمون هیئت

اشکهای روضه تو قیمت داره

میکشند هر کجا

علی جان

روضه شب هشتم

دورم من از کربلا

ماه قد رشیدم علی

نذر کردم

چون تو میمانم تا دم آخر

با حال خسته اومدم

ذکر من تا ابد

سر به فلک کشیده سر

چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب

از داغ تو غم دارم

میگذرد چو خزان

شعر خوانی

روضه شب نهم
