
آرشیو مطالب شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها


قسمت پایانی

دستم به پهلوم

رسیدی به کرب و بلا خیره شو

باز چشمام شده گریون غمت

دلم تنگ روز هایی که با تو مدینه بودم

ذکر لبهای من حرم حرم

می شنوی تو روزه ها یه زمزمه است

فهمیدم از روزای سخت دنیا باید یه روزایی رو کم بیارم

از سفر اومده مسافر من

من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام

بابام اومد، بیاین عمه ها

تعبیر خوابم شده که

اربعین به همراه کاروان کربلا

از ناله های دخترت

بی قرار بی قرارم

روضه پایانی

اَبَتا مَن الَذی اَیتَمَنی

روضه حضرت رقیه
