کاش میگشتم فدای دست تو

مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود

رو سرت جای عموده

اللهم رب شهر رمضان

کسی که گردش عالم به چشم هایش بود

علی ای همای رحمت

فاتحه میخونه آسمون

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی

ذکر استغفار

سوزم و سازم و ناید ز درون فریادم

مراسم احیا

چه کنم تا به گنه این همه عادت نکنم

چشای زینب بی خوابه

دعای ابوحمزه ثمالی

شام غریبون علیه، بهاری خزون علیه

کم ما و کرم و لطف و صفای بی حدت

علی اسدالله علی وجه الله

با کثرت معاصی از سر گذشته آبم

ای تیغ گرچه خون به رخم هاله کرده ای

خاک نعلین علی در و گهر