
آرشیو مطالب محمود کریمی


بر این همه جراحت و خراش گریه کن علی

تو همان جمع فضائل تو همان جمع صفات

ای سد رویین تن علی

اگر زردم اگر خشکم درخت رو به پاییزم

بهار بی تو نگردد بهار مهدی جان

روضه

اگر زردم اگر خشکم درخت رو به پاییزم

زهرای من داری میری غریبونه

روضه

میون باغچه دلا بارون نم نم میزنه

تو این دمای آخر با گریه هات علی جان

مادر بمان خدا نکند که ولی اگر

بی فاطمه که فیض دمادم نداشتیم

بهونه دل منه عشق تو

بنی قتلوک

سالارمه دلدارمه

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند

خوشا آن غریبی که یارش تو باشی
