
آرشیو مطالب حسن خلج


زهرا نبود علی و پیمبر نداشتیم

شبیه کسی باشی شبیه نیمه شب بدری

از بارگاه قدسی و افلاکی خدا آمد به گوش اهل سماوات این ندا

روضه

به التماس نگاه یتیم های خودت

گل بودی و بوی خاکستر گرفتی

وقتی جوانه نیست کجا عید می شود

روضه

روضه

مادر مادر وای مادر

گوشه خانه نشستم چه کنم یا فاطمه

با من غریبی می کنی بانوی خانه

ای همه میل دل من سوی تو

همه دنیا یه طرف حسین زهرا یه طرف

مادر سینه زنا فاطمه

یاس مهربونم فاطمه جوونم

روضه

غصه ها آمدند و در زدند
