
آرشیو مطالب حسن خلج


گاهی خیال می کنم از من بریده ای

علی ز ماه جمالت چو پرده بردارد

روضه

زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت

زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت

تا حب علی مرا بود در رگ و پوست

خورشید درایت و هدایت زهراست

اى ازليت به تربت تو مخمّر

وقتش شده نگاه به دور و برت کنی

علی ز ماه جمالت چو پرده بردارد

زهراست زهره من و نور خدای من

زهرا همان کسی است که بیت محقرش

سخنرانی

یا قاهر العدو و یا والی الولی

میدونی دل من سراپا جنونه

بارون کرامت میباره

در عالم خلقت همه موجودات

زینب به مقتل آمد از جانش خبر نیست
