
آرشیو مطالب حسن خلج


علی ز ماه جمالت چو پرده بردارد

زهراست زهره من و نور خدای من

خورشید درایت و هدایت زهراست

تا حب علی مرا بود در رگ و پوست

زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت

ذکر یا زهرا بود در هر کجا روی لبم

ای مادر چهار آفتاب ادرکنی

ما را کلام ناد علیا سینجلی

من خادم باغ رافت و احساسم

به دلم بود بیاید به برم ام بنین

ای علمدار جوانم

ای روح بلند بی نهایت

زهرا که جلال او جلال الله است

یا علی مالک ملک دلی

گفته اند که محور وجودی زهرا

تو چشمه زلال حیاتی که گفته اند

مردم دنیا پرست دون پر می کنند بسمل در خون تپیده را

تاج شرف عالم و آدم زهراست
