
آرشیو مطالب حسن خلج


میرود سمت مسجد کوفه

یا علی مالک ملک دلی

فیض دو جهان به حب مولا بسته است

آقای بی کسم تک و تنها چه میکنی

می خواهم امشب بگویم شعری برای نگاهت

وقتی ادب به سفره آماده واجب است

ذکر لب لیلا علی علی اکبر

غلام نرگس مست تو تاجداران اند

روضه

بعد از تو مرا به شام بردند

بگذار کمی عرض ارادت بنویسم

در مجلس شراب چنین گفت با یزید

انکار خدای ازلی نتوان کرد تفریق رسول از ولی نتوان کرد

از بارگاه قدسی و افلاکی خدا آمد به گوش اهل سماوات این ندا

با من غریبی می کنی بانوی خانه

مادر سینه زنا فاطمه

روضه

بند کفن نه بند دل عرش پاره شد
