
آرشیو مطالب محمدرضا طاهری


عمریست که دم به دم علی می گویم

آهت اگر دامان آدم را بگیرد

روضه

روضه

بابا کسی یکبار نپرسید از من تو اصلا پدر داری یا نه

میدونم که خرابه آخر سفره

از همون لحظه اول که دلم پر زد و افتاد

ساقی میخونه ات و عشقه

اگر کشتند چرا آبت ندادند

روضه پایانی

نشان توست در آن هر گلی که بو کردی

ندارم طاقت اشکاتو

روضه

ندارم طاقت اشکاتو

ندارم طاقت اشکاتو

حیف از تو عزیزی که منت یار بخوانم

روضه

روضه
