
آرشیو مطالب حسن خلج


زیارت اربعین

ای تنها همدم من محرم من

بعد یه عالمه بلا

کائنات افتاده دام علی است

روز اربعین هفتاد و دو تن شد

پریدم به هوایت پریدنی که مپرس

سحر چون پیک غم از در درآید

به گمانم به سرت هست محیا بشوی

عجب کردند پرپر نوگلم را

خواهی اگر که دق کنم اینجا

کویت حریم کعبه دل های عاشقان

لب تر کن از پیاله کوثر

چون خون گلوی اصغرت را دیدی

روضه

رضای تو را من رضایم رضا جان

مگذار مرا در این هیاهو آقا

ترسی از فقر ندارند گدایان کریم

یا جلو رو سنگ باران سرت طفلان نبینند
