
آرشیو مطالب حنیف طاهری


ای پسر مرتضی ای قمر مرتضی

شاه شمشاد قدان

ای که لیلا تر از جنون هستی

مه آل هاشم یل بی نظیری

بر چشم پر ز خونت تیر جفا نشسته

دل و دین و عقل و هوشم

ای همه خلق جهان بنده آقایی تو

باز این دلم برای تو زانوی غم گرفت

زرهم پشت ندارد به تو پشتم گرم است

چه شود به چهره زرد نظری برای خدا کنی

مه آل هاشم یل بی نظیری

نه بشر توانمش گفت نه خدا توانمش خواند

تو نگرونی از این که علی رو تنها نزاری

ای ستون محکم بیت الحرام

ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد

یا رازق الطفل الصغیر یا الهی

نخوانیدم مگر در پرده غم

میسوزی جلو چشام
