
آرشیو مطالب حسن خلج


انکار خدای ازلی نتوان کرد تفریق رسول از ولی نتوان کرد

آسمان را آه جانسوزت ز پا انداخته

بگذار کمی عرض ارادت بنویسم

روضه

باید تو را به صفحه دل شکل جان کشید

بیا بریم به کربلا

نوری به نسل ساقی کوثر اضافه شد

میخوام بدونن کل عالمین

چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی

ذکر علی

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله

لبالبم ز خطا از گناه لبریزم

منت خدای را به غمت مبتلا شدم

سلام ای گل باغ زهرای اطهر

ای یاد تو در عالم آتش زده بر جانها

تا که با دیوار چوب در تبانی می کند

گردانده ای به سوی خودت باز روی من

روضه
