
آرشیو مطالب حسن خلج


دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد

روضه

خدایا از عقابت ترس دارم

مناجات

خداوندا وجودم شعله ور شد

روضه

یه دختری رو خاک ویرونه نشسته

خاکیم بس که زمین خوردم و غفلت کردم

سحر بود و غم درد

امشب مرا برای خودت انتخاب کن

روضه

ای نور قلب عاشقم

یا رب دل مرده مرا احیا کن

یقین خدا نداشتم اگر تو را نداشتم

خواهم دلی که قلب شود در لقای تو

لبالبم ز خطا از گناه لبریزم

یگانه ای و نداری شبیه و مانندی

قسم به صحن بلندت به کربلای شما
